(¯`´¯)سرگذشت کافلا و مدرسه(¯`´¯)

لطفا از آخر بلاگ به ترتیب بخشها شروع به خواندن کنید . *(¯`´¯)با تشکر ازشما سعید(¯`´¯)*

(¯`´¯)سرگذشت کافلا و مدرسه(¯`´¯)

لطفا از آخر بلاگ به ترتیب بخشها شروع به خواندن کنید . *(¯`´¯)با تشکر ازشما سعید(¯`´¯)*

دوباره نمی نویسم

سلام به برو بچه های عزیز  به دلایل شخصی تا دو هفته دیگه از نوشتن معذورم بهتون خوش بگذره . اما بعدش می یام با خاطرات ۸۴ یعنی خاطره مربوطه به جشن تولد رامین که بیست آذر ماه بود البته من شرمندش شدم و نتونستم برم باید منو ببخشه

ولی مطمدن باشد بر می گردم

شاید پیش خودتون فکر کنید که نیومده کجا می خوام برم. به شما حق می دم ولی من هم مشکل دارم البته نه مشکل نیست یه خورده کار عقب افتاده دارم که باید به اونا برسم .

نظر یادتون نره

به وبلاگ دوستام هم سر بزنید گوشه صفخه نوشتم شون .

نظرات 1 + ارسال نظر
ایمان سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1384 ساعت 12:38

خیلی توپ بود امید وارم دوبار بر گردی و بنویسی
قربان و چاکر تو ایمان فاضلیان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد